پاییز شد
بالاخره
اولین روز پاییز مبارک
خداجون دوستش دارم
2010/09/16
2010/09/13
2010/09/12
میدونی هیچی ولش کن تو که نمی فهمی
واسه خودم می گم
انگاری غرورم رنده شده سابیده شده
انگار عزت نفسم پایین اومده
انگاری شکسته شدم له شدم خودم شخصیتم
انگاری زیادی اومدم پایین اومدم دم دست
بایست کاری کرد
چون تو همیشه تو ویتی ویت یه کاری که خودش ویت کار دیگه س
واسه همین معلقی ...همیشه ...توهمه چی ....همه کار
به جز بانک که اونم مجبوری به انجامش همونطور که دیکته شده وگرنه اونم لنگش به هوا بود
واسه خودم می گم
انگاری غرورم رنده شده سابیده شده
انگار عزت نفسم پایین اومده
انگاری شکسته شدم له شدم خودم شخصیتم
انگاری زیادی اومدم پایین اومدم دم دست
بایست کاری کرد
چون تو همیشه تو ویتی ویت یه کاری که خودش ویت کار دیگه س
واسه همین معلقی ...همیشه ...توهمه چی ....همه کار
به جز بانک که اونم مجبوری به انجامش همونطور که دیکته شده وگرنه اونم لنگش به هوا بود
یه سر آرایشگاه ویه رنگ به سر ، یه کادوی قشنگ واسه دوست جون ،پرپروک، تولد مصی، یه ست ادکلن قشنگ کادو گرفتم،دیدن بابا ومامان ، یه کیف قشنگ واسه بابا ، خنزر پنزر واسه خونه،شام تو دشت بهشت اینا تعطیلات آخر هفته بود که شکر خدا گذشت
نمیدونم گاهی حس می کنم پرتوقع شدم
گاهی هم حس میکنم نه دختر توحقت بیشتر از ایناس
و کل داستان اصلا مادی نیس همه ش برمی گردده به توجه کردن به نوازش به یه لبخند به یه حرف عاشقونه که اگه کنار همه این خوشیها بود میشد گفت دیگه چیزی کم ندارم
اما حیف که همیشه بایستی یه جاهایی بلنگه
نمیدونم گاهی حس می کنم پرتوقع شدم
گاهی هم حس میکنم نه دختر توحقت بیشتر از ایناس
و کل داستان اصلا مادی نیس همه ش برمی گردده به توجه کردن به نوازش به یه لبخند به یه حرف عاشقونه که اگه کنار همه این خوشیها بود میشد گفت دیگه چیزی کم ندارم
اما حیف که همیشه بایستی یه جاهایی بلنگه
2010/09/09
2010/09/04
حال و هوای خوبی داشتم ...سرمست ...همچین خوشحال...که انگار روحم خوشحاله
همش هم مدیون توام ....مرسی ...خیلی مرسی ....اما راستش میخوام همیشه انقدر شاد باشم
من میخوام کیه که بده...مگه نه
***
سهیلا هم اومد دلم خیلی تنگش بود
***
یزدی ها اصلن آدم های اهل عشق و حال وزندگی نیستن
نمیدونم شاید هم اصلن کسی نیس واسه من ...جز یکی ...که ....اونم....دست ما کوتاه خرما بر نخیل
***
شک کردم به همه چی ...به خودم به تو به این رابطه یه ساله
به همه چی....نکنه باز همه چی اشتباهی بوده
خدایا کمکم کن
همش هم مدیون توام ....مرسی ...خیلی مرسی ....اما راستش میخوام همیشه انقدر شاد باشم
من میخوام کیه که بده...مگه نه
***
سهیلا هم اومد دلم خیلی تنگش بود
***
یزدی ها اصلن آدم های اهل عشق و حال وزندگی نیستن
نمیدونم شاید هم اصلن کسی نیس واسه من ...جز یکی ...که ....اونم....دست ما کوتاه خرما بر نخیل
***
شک کردم به همه چی ...به خودم به تو به این رابطه یه ساله
به همه چی....نکنه باز همه چی اشتباهی بوده
خدایا کمکم کن
Subscribe to:
Posts (Atom)