2004/07/31

الاغ

آهای لطف کن
اينقدر ادای پيغمبر ها رو برا من در نيار
تو هم يه گهی
مثل من مثل همه
مثل همه
اينو بفهم الاغ

متنفرم

از آدمای ترسو
بزدل
کينه جو
حسود
خودخواه
توجيه گر
که فکر می کنن خودشون هر
گهی بخورند اشکالی نداره
برا بقيه گناهه
خودشون می فهمند
بقيه الاغند
حالم به هم می خوره ...........
................
......................
........................

الاغ

اهای الاغايي که زندگی رو
فقط از يه سوراخ کوچک می بينيد
يا ديدتون رو عوض کنيد
يا لطفا لال شيد

خوشی

آهای آدمايي که خوش هستيد
قدر لحظه به لحظه اش رو بدونيد
خوب حال کنيد
هيچ چيزی هميشگی نيست
هيچ چيزی
در ضمن جای من رو هم خالی کنيد

2004/07/28

.

جايي برسيم که هر دو بيمار شويم
تو از غم بی کسی
و
من از غم تو
.
.
.
***
ای کاش می دونستی

تلاش

وقتی واسه داشتن چيزی تلاش می کنی
متهم می شی به فريبکاری , دروغ ,دورويي
اگر هم احساستو نشون ندی
می گن سنگدل , بيرحم , سنگ
اگر بی خِال شی می گن ديونه س
اگر هم کلا بی خيال شی
می گن مرد.
موندم بين فريبکاری , سنگ بودن,
ديوونه بودن و مردن
کدوم باشم.

2004/07/27

فشار

مملکت گل وبلبلی داريم به خدا
خدا اون روزو نياره که
کارت به جاهای دولتی برسه
تا می تونند فشار می آرند
ولی نمی دونم چرا من
در هر دو نقش هم که باشم باز
طرف فشرده شده منم .

2004/07/24

پول

با پول نمی شه همه چيز را خريد
اين از اون حرفاس.
لاغری , چاقی , شل کردن ,
سفت کردن ,طراوت , زيبايی ,
زن , دوست , آرامش ,
سلامتی , رفاه , و ...و
من موندم چی رو نمی شه خريد.

کمکککککک

داد می زنيم کمک کی خواهيم
وقتی کسی هم پيدا می شه که
دستی به ما برسونه
مطمينی ... چه جوری ... اگه
مگه ... سابقه داری ... و هزار تا
اما و اگر ديگه
خوب پشيمونش می کنيم ديگه .

عمق چاله

شايد اين فقط يک انتقال
از چاله به چاه باشه
ولی در حال حاضر مهم
نجات از چاله است.

***


2004/07/19

..

آخ لجم می گيره که
همه چيز دست خداست.

***
زندگی خيلی يکنواخت شده
بايدبه فکر يک هيجان اساسی باشم.

***

از نقش شيربرنج و وارفتگی
خيلی بدم می آد
اما انگار همچين
يه نمه بهم می آد.

2004/07/17

.

از آدمای چاقالوی بی خيال , دروغ گو بدم می آد.

***

خدايا از اضطراب و انتظار بدم می آد.

ادعا

آدما در گذر زمان صيقل می خورند
و شکل می گيرند.
از کساني که ادعايي دارند که
من اين جوريم
و الم بلم
لجم می گيره
عزيز دل تو هيچی از خودت نداری
هيچی .
ميگی نه امتحان می کنيم.

2004/07/13

خيال

خوب بود اگه می شد بعضی وقتا
لباسامونو بکنيم کفش ها رو در بياريم
يه نفسی بکشيم
بی خيال همه چيز
به هيچ چيز فکر نکنيم
به هيچ کس
آروم بشينيم
آرومه آروم
قبل از اينکه مجبورمون کنند.
اگه می شد چی می شد.

2004/07/12

عرش خدا

نمی دونم اون بالا چه خبره
عروسی و جشن يا دعوا وگيس کشی
ما که فقط دالامب ودولومبش
رو فهميديم و شب بيداری
صبح تا شب که بنده هاش
شب هاهم که خودش بندری می زنه.
آخرش چی می خواد بشه هيچکی نمی دونه

2004/07/10

استرس,

بعضی از کارا اونقدر وسوسه انگيز هستند
که هر گونه قماری رو حاضری بپذيری
ولی به همون اندازه هم که هيجان دارند
ترس هم , استرس هم دارند
حالا نمی دونم اين ترس جالبش کرده
يا اون هيجانش
اگه بشه ... يعنی بايد بشه ...وای نمی دونم.
اين جوربهترين چيز اينه که همه چيز رو بندازيم گردن خدا
شايد از ما بهتر بتونه از عهده اش بربياد
شايد هم گند بزنه به کل ماجرا
***
حالت کسی رو دارم
که می خواد يه لقمه بزرگتر از دهنش رو برداره.
يا خفه می شم يا حالشو می برم نمی دونم
***

2004/07/07

.....

ای کاش اين تفکر سوراخی
رو کنار مي گذاشتيم

***
همه از بی کسی داد می زنيم
اما تحمل هيچ کس رو هم نداريم
بالاترين ظرفيت 3 جلسه است
اينا که ما داريم
دوستی نيست
همه کلاه برداريه

***

.....

اين روحيه لطيف بعضيا منو کشته
نمی دونم من يه چيزيم کمه
يا اونا يه چيزيشون زياد
من اين عشوه هاتو بخورم.
که مرده همونام.


2004/07/05

..

دلم می خواد برم جايي
اينقد داد بزنم که
پودر شم

2004/07/04

..

تا اين حد تو زندگيم
مثل الان از کمبود عقل و آی کيو
رنج نبرده بودم
تنها زمانيه که دوست دارم
يه کم عاقل بودم.

***

جريان از اين قرار است
چيزی فسرده ست
و نمی سوزد
امسال
در سينه در تنم

---ولی يه جاييم بد طور می سوزه




2004/07/03

.

خراب کردن هر چی که هست
به اميد ساختن وداشتن چيزای بهتر
ريسکش بالاس اما اگه جواب بده
شايد بشه روی بهتر زندگی رو ديد
شايد هم همه چيز رو از دست بدم
شايد اصلا اون رويي در کار نباشه
نمی خوام بميرم اما
دوست دارم زندگی کنم.

***
زير لب می گويم
از تو هم بيزارم.
***
بعضی وقتا خيلی از مفاهيم طوری به هم
نزديک می شن که تشخيص دادنشون سخت می شه
دوست داشتن , وابستگی , حماقت , عادت
ترس , علاقه , آبرو, حرف مردم ,تنها راه
خستگی ,ترس از شروع ديگه,نا اميدی
وهزار تا واژه ديگه
که می دونم الان هيچ کدوم به درد من نمی خوره.







.

نمی دونم من اينقدرگهم من اينقدرعاصيم
يا کلا فرمش اينطوريه
چی می شد من هم عاشق می شدم
از يکی خوشم ميومد
براش می مردم و متقابلا
با هم دعوا می کرديم آشتی می کرديم
من يه چيزيم هست.
آخه مگه می شه بالاخره بايد
به يکی رضايت داد ديگه .
خوش به حال اونايي که راضين
از خودشون از زندگيشون از همه چی
هر چند عاصی و گهی مثل خودم رو ترجيح ميدم
به احمق های بی فکر و از خود راضی
و الکی خوش .
من خيلی ثبات شخصيتی داشتم
الان هم که به ... رفتم نوبر شدم.
رضايت خريدنيه خوردنيه کردنيه بردنيه

2004/07/01

مهمونی

قراره امشب بادکنک بترکونيم جا همه خالی

امشب می خوام مست بشم عاشق ...بشم

البته با جنس مرغوب ابسولت سويدی

***

وای چقدر دلم می خواست

با حواله کردن همه چيز به ... يه هفته

برم شمال برم دريا

آهای زبون نفهم من خسته شدم

آخه تو اگه می فهميدی که خدا نمی شدی

اگه می فهميدی که ما اينقد خداخدا نمی کرديم.