2004/12/14

. راستی يه چيزی زندگی بازی های زيادی داره
اما بازی نيست
اگه هم باشه اصلا شوخی بردار نيست
اينا که تو می کنی
بچه بازيه عزيز نه زندگی
ولی خوش باش.
مرد و مردونه خوش باش
***
غمی تو دلم لونه کرده
که هیچ وقت خراب نمیشه
اصلا اصلا اصلا هم د ست خودم نیست به خدا
همش دلتنگت می شم
خدايا من بايد چی کار کنم.

2004/12/11

واژه ها خوبن
جالبن
بازی با اونا هم خوبه جالبه تسکين دهنده س
من , تو , عذاب, گناه,مقصر,حق
پوچی,آرامش,فرار,مسوليت,مرد,زن,خانواده
سبک,بی خيال , تجربه,خطا,بها,پول,نياز
فرار,عشق,اعتراف,فرياد,گريه
التماس,سکوت,زندگی,تکرار,آغوش
نوشتن,خوندن,قيافه,کار,خستگی
عصباني,خنديدن,دوست,دشمن
حرف,غيبت,توجيه
عادت,کلمه,من,تو
خوش باشی عزيز
***
دلم هوای بغل بابام رو کرده بد فرم.
آمد سکوتم را شکست
وقتی که رفت پر از فرياد بودم.

***
بدون اينکه سکه ای داده باشم
سوار چرخ و فلکی شدم
که گردشش تموم نمی شه
اينم عالمی داره
***
باز هم دلم هوای جاده و دريا رو کرده

2004/12/07

ديروز از اون روزا بود که دوست داشتم
با مشت دندونای يکی تو دهنش خرد کنم
آخ اگه زورش داشتم
***
وقتی قرار باشه چيزی به دستت نرسه
هزاری هم که بدويي باز هم سر جای اولي فقط خسته تر

***
زندگی راه ميانبر نداره

2004/12/05

اونقدر نرم و بی صدا رفتی که ...
***
کاش در برابر تو,
من هم ,من بودم
به اندازه تو بودن تو
***
دوستت داشتم
دوستت دارم
کاش اينو قبول می کردی

2004/12/01

شنيدن صدای تو عزيزکم
لرزی به وجودم انداخت
که تا به حال سابقه نداشت.
چه شوری داشتم
مرسی عزيز
***
سه روز تب و لرز و هذيون
***
خدايا سخت نيازمندت شدم.کمکم کن.
***