2007/10/30

***
خدا بعضی حرفا رو بر میدا ره ها
***
تو نمایشگاه دیدمش.... نمی دونم چرا رفتم جلو سلام کردم
از دس خودم کفری شدم... بی جنبه ...بی شعور.... کم عقل ... خودمو ضایع کردم
***
....خدایا این چیه
خودت ختم به خیرش کن

2007/10/28

***
می میرم واسه تب تند لبهات
***
محشره خدایی حتما باید ببینی تا بفهمی چی میگم bitter moon
بعد مدتها یه فیلم که میشه درموردش فکر کرد ...خیلی
***
می دونی .... بعضی چیزادر مورد من تا آخرعمر به پای تو نوشته میشه تا آخر
ازاین نمی تونی فرار کنی
***
امیدوارم روزی جایی ببینمت
***
نمی دونی بعضی حرفات چه آتیشی به جونم میزنه ...نمی دونی ... شایدم میدونی
***
خدایا من فقط تورودارم نذار ازت دور شم...به خودت قسم نذار دور شم

2007/10/27

***
شبهای پر التهاب و سختیه
***
می خوام یه کم برم کلاس مثلا استخر
***
دوس دارم شبا برم بُدو ام نفس بکشم
من شب خیلی دوس دارم
اصلا زندگی تو شب شروع میشه
خدایا یه همپای پا یه دوست خوب یه آدم یه مرد مرد
یکی مثه اونی که یکی تو این دنیا اونو داره
برای من هم بیآفرین
***

2007/10/22

***
رفتم زیارت ... امام رضا ...خوب بود حس خوبی داشتم حسای جدید
خدایا مرسی خیلی مرسی .... خیلی زیاد
***
کاش عمر خوشی هام سر نیاد
***
مثل بچه ها ...مثه یه بازی .... نمی دونم شاید داستان اصلش همینه
زیاد جدی نگیر بچه
***
می دونی کاش لااقل یه کم مردونه تر گیر می دادی
شاید گیر گیردادنات تو همین بود....شاید

2007/10/14

***
روزا و شبا دارن می گذرن با سرعت
فکرم مشغوله بد طور
خدا رو می خوام زیاد
***
می خواستم صاحب یه خونه بشم و تنها بودم
چقدر خدا خدا کردم من ...چقدر سخت بود
و چقدر شیرینه یادآوری خاطرات سخت یکسال پیش
***
از یادم نمی ری هیچ وقت ...
***
نمی دانی چه لذتی دارد
تقسیم کردن خودم
با تو

2007/10/07

***
آهای خوشگل عاشق
.
.
من که دل به تو دادم
چرا بردی زیادم
بگو با من عاشق چرابرات زیادم
.
.
اگه دست توی دستام نذاری خدانگهدار

پاییزی بود
یادته .... یادمه .... گذشت زود گذشت خیلی زود
خوب بود خیلی خوب ...خرابش کردی ..بد خیلی بد
****
خدایا شکرت

2007/10/06

***
تنهایی درده
درد بی درمونیه
تنهایی وقت میاد میاد که راه نفستو بگیره
شبای سختی رو می گذونم
من یه مرگ هس اینو می دونم اما چی اینو نمی دونم
***
من دارم چه گهی می خورم خدایا
***
***
یادم نمی روی
هرجای این دنیا باشم
هرجای این دنیا باشی
یادم نمی روی
تو توی من اتفاق افتادی
***
تو حتی توی آرزوهای دورت هم جایی برای من نداشتی عزیز
***
می گفتی و هیچ وقت عمل نمی کردی یادته ...هیچ وقت
یه سوالی پس ...چرا می گفتی ؟
تو مدیون منی
مدیون ساده لوحی من مدیون اشک های من، مدیون خطهایی که کشیدی و رفتی
***

2007/10/01

***
آهای ....
من خوابم میاد.... یکی بیاد برام قصه بگه
***
سخته ها
تنهایی بار تمام زندگی رو به دوش بکشی
و ترس
ترس از آینده ...آینده مبهم و سوال همیشگی که تا کی می تونی
***
دلم یه خواب سنگین و عمیق و آروم می خواد