2004/09/29

زنده بودن اصلا راحت نيست اصلا
***
حضور داری اما نيستی
و اين آزار دهنده اس
***
ميشه به همه دروغ گفت
به همه الا خودت
***
پس سهم من چی
***

2004/09/28

احساس گناه ,مقصر بودن,بی عقلی
بی ثباتی,بی مسوليتی,بی شعوری,
خودخواهی,زياده خواهی, خامی
شکست , ترس , نابودی ,
نااميدی,شکاکی,بدبينی
دلتنگی و دلتنگی و تنهايي
و............می کنم
نمیدونم دکتر می تونه منو خوب کنه
يا از دست رفتم
دوست داشتم اين بار خدا
واسه يه بار هم که شده
رک و راست بگه آقا جون اين کار درسته
يا اينکه اين کار اين هم عاقبتش
اکه نمی دونه يا اصلا نيست که هچ
اما اگه هست لطف کنه اين يه بار رو
رخ بنمايد
هم اکنون نيازمند حضور سبزتان هستيم
***
خوب بود اگه مثل همه
بين ميزان دلبستن و دل کندنم
يه رابطه مستقيم بود نه معکوس

2004/09/26

ای کاش همه اش خواب بود

***
ای کاش من الاغ نبودم

***
ای کاش من يک زن بودم

***
ای کاش من ضعيف بودم
***
ای کاش بودی

2004/09/22

هر کس حرفی می زنه
تجربه ای رو به رخ می کشه
کلی تاييد بعد کلی تکذيب می کنه
بعد با خونسردی می گه خودت می دونی
هر چی به صلاحته
فقط دوست دارم بگم
اصلا بی خيال
ولی ای کاش حرف مردم
نصيحت مردم
صلاح مردم
و هزار تا کوفت و زهره مار ديگه نبود
فقط همين

2004/09/20

وقتی چراغای تو راه
همه سبزند شک می کنم
نمی دونم بايد سرمست باشم
يا فقط آرامش قبل از طوفانه
***
من هستم
***

2004/09/15

سبزی هميشگی اين گلهای ساختمونی
يه جورايي حالم رو به هم می زنه.

***
پاييز داره می آد
زيادی خوشحالم.
اين بوش منو کشته
***

2004/09/11

بازی

بيا
اين بار
برای يک بار
برای آخرين بار
هم که شده
مرد و مردونه
رو بازی کن
***

2004/09/06

اجناس مارک دار معمولا
تو بازار هم قيمت بالايي دارند
هم کيفيتشون خوبه و هم .......
در مورد آدما ولی نمی دونم
يک دو سه امتحان می کنيم.

***
خدايا خودت کمک کن

***

2004/09/05

چه حالی ميده کفه سنگين ترازو
سمت تو باشه
نمرديم اينم تجربه کرديم.
***
دوست داشتم وايستم جلو آينه
اينقدر بخندم که از حال برم
اما دريغ از يه لبخند
ديگه اينم واسه ما ناز می کنه
***
رفتم چالوس
واییییییییییییییییییی
هنوز هم باورم نميشه
رانندگی تو اون جاده برام غير ممکن بود
کار نشد نداره


2004/09/04

بعضی وقتا يه چيزايي از دور
فاجعه به نظر ميآن
اما وقتی نزديکتر می شن
اونقدر به سرعت کنار می آييم
که نمی دونم اصلا فاجعه ای در کار بوده؟؟
يا سرعت عادت کردنمون بالا رفته
يا وقتی فرو رفتی ديگه برات فرقی نمی کنه
يا می ترسی دست و پا بزنی بيشتر فرو بری.
يا ...................... نمی دونم
***
تا به امروزاينقدرنترسيده بودم
از بودن از زنده بودن از ادامه دادن
از تنها بودن
ازبی تو بودن

2004/09/01

خود خدا

اين فقط برای خودشه
خدا چيزی جز يک ممتحن بزرگ نيست
فقط نمی دونم نتيجه اش رو به کی اعلام می کنه
بعد کی بهش جوابا رو داده
بعد اصلا اين امتحانا يعنی چی
ديگه 40 50 سال زندگی همش هم امتحان
همش هم بی خبر ..................نمی دونم
ما هم ... خليم ها به چه چيزايي خوشيم
تو گه دست و پا می زنيم
اسمش هم گذاشتيم امتحان الهی
اجبار برای انجام دادن يک کار
غلط با علم به دونستن آن
يه نمه ديوونه کننده س

***
يه خواهش کوچولو
ميشه اين عقربه کوچولو ديگه اينقدر نگرده
نمی دونم انگار دل پيچه گرفته
***