2005/03/28

تلخی بعضی لحظات
با هیچ چیزی از بین نمی ره
و دوباره تجربه کردنشون نفرت انگیزه
خدایا همین یه بار بسم بود
***
خوش حالم که سال قبل تموم شد
فقط تموم شد همین
***

2005/03/12

هربار که می نویسم تنهام
می بینم که
از پیش تنهاتر شدم
****
تو تنهایی چیزی نیست
هیچ چی
جز غم, اشک, حسرت و ترس

2005/03/11

طوفان
هر قدر هم که سهمگین باشد
مهمان دریاست نه صاحبخانه آن
****
امیدوارم راست گفته باشه
از روزهای طوفانی بیزارم

2005/03/10

اونهم مثل روزگار شده
....

2005/03/08

اگر فرش انقدر رنگی نبود
شاید هیچ وقت
زیر پا نمی افتاد
این همه رنگ برا مخفی کردن کثیف بودنش
.
.
البته تا وقت خونه تکونی
***

2005/03/06

کاش
خیالت رو هم
با خودت برده بودی
***
از این همه نسخه های
تکراری و مزخرف و کلیشه ای خسته شدم
کسی نسخه سحر آمیز نداره

2005/03/05

چی می شد
خودت
می خواستی و می موندی
***
چیو قربونت کنم تا که همیشگی بشی
***
کلافه ام بد طور
***
عجب هوای باحالیه

2005/03/04

یه اسم که بتونم با عشق
صداش کنم
فقط همین

***
کفش نقره ای نداشتم
.......

2005/03/02

خدایا وقتی می گم حسودیم شد
نه اینکه از اونا بگیر
یعنی اینکه به من هم بده
ok??

2005/03/01

اون چیزایی که حقمه ازم می گیری
بعد نم نم بعضی هاشو برمی گردونی
و می گی شاکر باش
کلاه به کلاه می کنی
منت هم می گذاری ....
آخرشی به خودت
***
تامزه چیزی رو حس نکرده باشی هوس نمی کنی
اما اگه مز مزه کردی و هوس کردی و نبود
.......................
خیلی سخت میشه...