2008/04/30

***
دارم یه کتاب در مورد شخصیت آدما و نحوه برخوردشون با مشکلات می خونم
جالبه یه جورایی آدمای اطرافم دارم تجزیه می کنم
***
دلم می خواست بدون اینکه کنکور بدم فوق قبول شم ...اونم روانشناسی یا مدیریت
***
گاهی فک می کنم تو جایزه بعضی کارای منی تو زندگیم
***
امشب چه شبیست
***
دلم از این نوکیا جدیدا می خود که مشکی نارنجیه الانم میگن ارزونتر شده
***
دارم به زندگی برمیگردم
شبا کتاب می خونم فیلم می بینم باز تنهایی...با اینا زندگیمو سر می کنم و حال می کنم
***
نمایشگاه کتاب باز شد هورررا ...دوست دارم
***

2008/04/29

***
امروز هایپ نزدم ولی خدایی یه جورایی هم سلولهای بدنم خوشحالن
من امروز به هیچ توپی نه نمی گم ...گفته باشم
***
اونی که به ما نریده بود .... کون دریده بود
این از اشعار نغز کاربردی این روزهاست
جای خالی را با نام مناسب پر نمایید.
***

2008/04/27

***
"زن وار دلم میخواهد کسی "باشد .
خوب" باشد."
مهربان "‌ باشد."
بس" باشد. "
همه ی این بودن هایش فقط برای من باشد...فقط من.
"و " باشد .
این از دستنوشته های اعترافات حوا س
***
بعضی وقتا انتظار بد نیس میدونی اگه چاشنیش یه نمه امید باشه
***
دوست دارم یکی دوستم داشته باشه ...واسه هر چی
***
از صدای صحرا تو این آهنگ درجه س.ک.س خدایی خوشم میاد
***

2008/04/26

***
طاقت خیلی چیزا رو دارم الا این گرمای مسخره تابستون
تو لباسای تیره ...بلند ...و سر آخر این دم کنی روی سر
***
آی می چسبه از زیر دوش آب سرد میومدم بیرون و زیر باد کولر ولو می شدم رو تخت الان
یه لیوان آب میوه سرد هم لطفا
حالا هرچی بخوای ...من به تو نه نمی گم

2008/04/22

***
ببین عزیز
حرفایی که نمی گی تا منتی سرم باشه رو وقتی میگی دیگه منتی سرم نذار...خوب؟
***
منم مث توام
خیلی وقتا می خوام بیام اما بعضی مشکلات مادی نمی ذاره
منم خیلی وقتا می خوام باشی اما تو نمی تونی
راس میگه مث همیم.
***
از فروردین و بی پولی بدم میاد.
***
خیلی سگم...الان
***
***
گفتم خرابت میشوم
.گفتی تو آبادی مگر؟
گفتم ندادی دل به من.
گفتی تو جان دادی مگر؟
گفتم زکویت میروم.
گفتی تو آزادی مگر؟
گفتم فراموشم نکن.
گفتی تو در یادی مگر؟
گفتم خاموشم سالها.
گفتی تو فریادی مگر؟

2008/04/21

***
شده از خودت خسته بشی
از خودت از فکرات از کارات از حرف زدنات از تصمیمات
حالم از خودم بهم میخوره
***
من یه ببخشید اساسی به یکی بدهکارم .....و اینجا میگم ببخشید
***
من دیگه گربه ها رو تو بهار سرزنش نمی کنم اما همچنان ازشون می ترسم
***
خواب آروم ....خدایا آرمش شبامو بهم پس بده
***
خدا جون هنوز گوش میدی به حرفام
به خودت قسم یه چیزایی خیلی بده ...خیلی بد
***
میشه منو ببری ددر...یه کم

2008/04/20

***
باز من موندم و خدا
***
دلم یه بغل می خواد که
گرم باشه نرم باشه
بوی خوب بده
آرامش بده
اوووه ...باز من بهاری شدم ...هیچی بی خیال
***
تو این کاره نیستی عزیزدلم
***
می خوای بری برو دست دست نکن ..گل سرخ میگه به شازده کوچولو

2008/04/19

***
مریض شدم تنهایی
***
من حباب بهارم .... شاید واسه همین عصرای بهار رو خیلی دوست دارم
***
وقتی همه چی خوبه
چرا باید همیشه توش یه امایی باشه
جرا این اما ها همش باید به پست من بخوره
***
تا پشت بام خانه شان هم نرفته اند
آنان که دل به منطق پرواز سپرده اند
دریا دلی شعار قشنگی است
منتها از ترس تر شدن لب جو هم نرفته ان

2008/04/16

***
هورررا ریسیورم دُرس شد انگاری
***
دیشب تنهایی ترکوندم خونه رو سرم بود اما شارژ شدم ...بسی حال کردیم با خودمان
درینکش کم بود ولی
***
امروز حرف کسی بود که خیلی وقت حتی با خودم هم ازش نگفته بودم
***
خداجونم دوست دارم بیشتر از همیشه
***
میگم زن بودن بده حداقل تو ایران
حالا اگه زن باشی و هات باشی و ایران باشی بهتر بمیری ...بی تعارف

2008/04/15

***
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد پس چرا عاشق نباشم
***
دلم مهمونی می خواد از اون بترکوناش
نه خوب دلم یه سفر می خواد به نخجوان یا ارمنستان یا آنتالیا ترجیحا نخجوان
خوب دلم یه ریسیورهم می خواد که درست باشه یه کم از سکوت خونه کم بشه
خوب دلم دیگه یه کمی پول می خواد که قسطای اقتصاد نوین بدم ماشین رو بفروشم بعد خونه رو بعد برم یه خونه خوکشل تر بخرم
یه سکس پارتنر قوی و باحال و مایه دارکه فقط مال خودم باشه
ولی خدایی کم اشتها ام به نظر خودم
***
دلم ....آخ دلم ....باز هواتو کرده نازنینم
***
ولی من اینجا رسما از خدا واسه همه چی تشکر می کنم
***
فری به طور غافلگیرانه ای زنگ زد بهم بالاخره
میگه دوس دارم مفید باشم صب آفتاب نزده برم سرکار شب جنازه ام بیاد خونه اینجوری احساس می کنم مفیدم
خدایی من نفهمیدم این احساس از کجاش میاد البت این نظر منه

2008/04/14

***
باز بهار شده
دل ما باز خاطر خواه شد
صب مرگ از جا پا شدنه ... تعداد تصادفات با رختخواب این روزا بالاس
آخ چی میشد
راحت می خوابیدم هر وقت می خواستم میومدم سر کار
آخ چی میشد
ظهرا میشد یه چرت زد تو این هوای بهاری
آخ چی میشد
....عصرا تو خنکای بهار با عشقولی می رفتی کن می رفتی چیتگر یا
آخ .....آرزو ...از ما گذشت

2008/04/08

***
اونقد سگ شدم که بتونم پاچه بگیرم خفن
***
بازم دوران کاف دار داره میاد ، بازم همه چی می خواد ت.خ.م.ی بشه
***
من نمی دونم چی این رو نوشته شده پاکم نمیشه لا مصب
***
خدایی خدا جون بکش بیرون از ما
همه چی بهم ریخته شده هممممممه چی باز باید عادت کنم به هممممممممه چی

2008/04/06

***
فک کن
من دیشب چقد حرف زدم و تبریک سال گفتم بماند از 6 تا 12
از خاله و دایی و دختر عمو تا دوستا و همکارای سابق و فعلی
حمیده عقد کرده
عادله نی نی دار شده تو عید
خشایار ،خانمش 7 ماهه بچه به دنیا آورده نی نی نمونده
بیتاعید دبی بود برا کنسرت گوگوش
مهتا می گفت تو شرکتشون بنگاه دوستی و همسریابی راه افتاده ..جدی ها
خواهر نازی عروسیش افتاد واسه بعد زن عموی داماد فوت شده بود
فری می گفت همکارش میگه ماهی 2500 درآمدمه دو تا زن می خوام..کجا میریم ما
ندا جونم یا خواب بوده یا پای چت یا مهمونداری می گفت با دکی فقط حرف زده
شهلا بعد 11 ماه از سعید جدا شد سعید دست بزن داشت آخه انگاری بدون مهریه فقط دیه گرفته بود
پگاه هم خوب بود می خندید مثه همیشه کم حرف زد مث همیشه قول داده بیاد تهران پیشم
نازی رفته بود تاتر من اگه نباشم می گفت خنده بازاری بوده
پری کانادا بود می گفت با فرهنگ بهم زده هر چند این بار اولش نیس می گفت باختم
آفرین می گفت مریم منتظره که دوست پسر سابقش بعد 4 سال از زنش طلاق بگیره اینو بگیره
آخ که متنفرم از این جمله ...می خواد منو بگیره ....حالمو بهم می زنه می دونی
سعی می کنم طی چند شب آینده باز هم بزنگم به بر و بچ...سالی یه بار دیگه
***
می دونی همه این کارا رو هم که کردم
بازم
جای خالیت بد تو ذوق میزد ...می فهمی چی می گم

2008/04/05

***
هجده روز تعطیلی هم تموم شد ...دود شد رفت هوا
خوش گذشت هر چند جای خالی بعضی چیزا بعضی آدما میزد تو ذوق بازم
از دهکده ساحلی انزلی شروع کردم تا رشت و آستارا و سرعین و تهران همش خوش گذشت
مرسی خدا جون ....مرسی زیاد
***
سال تحویل بازم تنها بودم ها خدایا ...دیدی که
***
اووووووی که من چقدر فیلم دیدم تقریبا روزی 4 تا فیلم
شبا مخ درد بودم از بس فیلما قاطی شدن با هم
***
خدایا تو این سال جدید یه حالی بهم بده ...میدونی که