2010/10/31

انقد دلم می خواس از اون دسته خانوما بودم که
یه شوهری دارن بعد اون براشون تو محل کار بهترین دوستش یه کار فانتزی گیر میاره
یا از اونا که باباشون واسشون از این کارا می کنه
انقد دلم تنگ شده واسه پول تو جیبی بی قید و شرط و زحمت و جر خوردگی
انقد دلم می خواس می نشستم توی خونه می بافتم دونه دونه
یعنی همچین بی خیال رییس و مریوس و ترافیک و جاپارک و متلک هر مرتیکه بی سر پا ، چشای هیز سرگردن، جلسه ، تلفن و داد و بیداد وکار و کار ، روسریتو بکش جلو ، اضافه کار و حراست و هر کوفت دیگه ای تو اینمایه ها
مث یه خانم فقط می نشستم تو خونه
فقط خونه
من دلم خونه می خواد

No comments: