2009/12/15

کاش این فرهنگ کوفتی این سنت مسخره این جهان سومی بودن یه روزی یه جایی دست ازسر ما بر میداشت
یعنی میشد زن باشی وراحت از حسات بگی نه که جرم باشه و تو مجرم
میشد زن باشی اما نه الزاما اسب نجیب
میشد زن باشی شاداب باشی رک و رو راست باشی بخندی اما نگن دم دستی پایینی خاری
میشد تو هم مث موجود برتر بودی که هر کار میکردی بالاخره مزیت بود نه چکشی رو سر خودت
میشد خودت باشی همیشه همه جا نه هر لحظه به رنگی در بیای برای پسند مردی سنتی حتی نگاه رهگذری
میشد این تلسکوپ نجابت رو از من بکشید بیرون
میشدد این ذره بین سنجش حماقت و سادگی رو از سر ما کم کنید
میشد با این معیارهایی که بوی نمشون حالموبهم میزنه منو محک نزنید
میشد یه بارتکلیفتون رو با سنت ومدرنیته معلوم کنید و بگید من کجای داستانم
ودرآخرمن به حساب شما خیلی سبکم ...خارم...لطفا زمان نذارید...حیف است از شما و افکار مردابی تون

No comments: