2009/11/30

خب دیگه رامسربودم...جواهرده ...نمک آبرود
فک کن تله کابین سوارشی بری بهشت یعنی تو پاییز محشری میشه
واما سورتمه ...یعنی رسمن پاپیون...شکر خوردم سوارشدم....آخ ترسیدم
واما یه روس فضول که حرف تودهنش مونده بود از پایین تله
بنده که فهمیدم مشکلش از کجا بود اما بی خیال
***
قربون زبون خودمون این چند روز فک می کردم هی دارن تو سرم چند تا نعلبکی بهم میکوبن
با اون زبون مسخره انگلیسی روسی
***
یه کشف جدید ....راستش تا به حال درک نکرده بودم
قبلنا اصلا حسی نداشتم ملموس نبود
اماراستش حیف مرد ایرانیه که نصیب زن غریبه بشه به خصوص روسیش
یعنی اصلن میدونی تفاوت فرهنگ وزبان بده آزار دهنده س
***
دریا جون دلم تنگ بود برات اما اینبار اونی نبود که من بخوام
اما خوب بود فقط به خاطر وجود یک نفر
***
جنس همه تجربه های با تو بودن بوی نو میده ...جدیده

No comments: