2009/10/11

امروز یه چیزیم هس اما چی نمی دونم راستش خیلی
طفلکی آروم شدم ...آخی حباب تنها و بی کس که روی پیش مامان گلی رفتن نداره
***
خب دیگه نشستی تو ماشین خوشگله واسه خانمها ماچ میفرسته بعد واسه آشتی کنون میره واسه خودش عطرورساچه میخره ...ای خدا ببین کار ما به کجا کشیده ها
غذاهه اصلن خوب نبود اه اه خودم کردم که لعنت بر خودم باد
***
دلم یه عالمه طبیعت هوا خنده می خواد
***
باز هم آخر هفته تعطیل بی برنامه تنها

No comments: