***
مریم جون گفته بیا بازی،به روی چشم
من اگه 24 ساعت دیگه فقط زنده بودم :
.... یه دل سیر گریه می کردم و فحش می دادم و
وصیت نامه می نوشتم ...آخرش هم می گفتم اگه میشه حتما تو شمال خاکم کنن
یه همخوابی اساسی وجانانه
حتما، یه نفر، رو می دیدم
تنها یا با، یه نفر، می رفتم دریا واسه خداحافظی
ساعات آخرم از چند نفر بابت یه کارایی معذرت می خواستم
وچون بغل هیچ مردی واسه من نیس تو بغل بابام ،می خوابیدم تا همه چی تموم شه

بازی شیرینی نیس اما اگه محی جون و حمیدرضا دوست داشتن بیان بازی